نوميد مشو جانا کاوميد پديد آمد
اميد همه جان ما ازغيب رسيد آمد
نوميد مشو گرچه مريم بشد از دستت
کان نور که عيسي را بر چرخ کشيد آمد
اي شب به سحر برده در يارب و يارب ، تو
آن يارب ويارب را رحمت به شنيد آمد
اي درد کهن گشته ! بخ بخ که شفا آمد
وي قفل فرو بسته بگشا که کليد آمد
مولانا